ایوب یعقوبی گرجی ،مدرس نرم افزارهای گرافیکی،مدرس نقاشی آبرنگ

آموزش نرم افزار گرافیکی ،آموزش طراحی ، طراحی گرافیگ ، آموزش نقاشی آبرنگ

ایوب یعقوبی گرجی ،مدرس نرم افزارهای گرافیکی،مدرس نقاشی آبرنگ

آموزش نرم افزار گرافیکی ،آموزش طراحی ، طراحی گرافیگ ، آموزش نقاشی آبرنگ

آموزش از طریق اینترنت

آموزش آن لاین  


آموزش نرم افزارهای گرافیکی

آموزش نرم افزارهای گرافیکی 



                   همراه : 09123446372

داستان پیدایش تاج محل

شیرازی هنرمند بسیار بزرگی بود ، معجزه گر و اهل شیراز – یکی از شهر های بزرگ ایران – که پیش از ورود به خاک هندوستان هزار و یک حکایت از وی به گوش مردمان آن دیار رسیده بود. شاه جهان ، پادشاه هندوستان ، که درباره او حکایت ها شنیده بود ، این پیکرتراش نامی را به دربار دعوت کرد. شیرازی یک عارف بود – یک عارف صوفی.شاه جهان از او پرسید : "شنیده ام که قادری پیکر یک مرد یا زن را به تمامی ، بدون حتی دیدن چهره اش و فقط با لمس کردن دست او بر روی سنگ بتراشی. این حقیقت دارد؟"

شیرازی گفت : "رخصت دهید تا نشانتان دهم. دستور فرمائید تا بیست و پنج تن از زنان قصر در پشت پرده ای قرار گیرند ، به طوری که فقط دستشان بیرون از پرده در دسترس باشد. من دست آنان را لمس کرده و شخص مورد نظر را خود انتخاب خواهم کرد – اما به یک شرط. هرکه را انتخاب کرد و نقش او را به تصویر کشیدم و این تصویر کاملا شبیه به او بود و صد البته جنابعالی رضایت خود را از کار اعلام فرمودید و رضایت همه دربار تامین شد ، آن وقت آن زن از آن من باشد. من با او ازدواج خواهم کرد. دلم می خواهد زنی از قصر شما را به عقد خود در آورم."

شاه جهان موافقت کرد و گفت : "شرط تو کاملا پذیرفته است." بیست و پنج نفر از کنیزان زیبا در پشت پرده ای گرد آمدند. او یکی یکی آنها را پشت سر گذاشت و همه را رد کرد. دختر شاه جهان که صرفا از روی بازیگوشی و شوخی در پشت پرده ایستاده بود ، پس از مردود شدن همه آن بیست و پنج دستش را بیرون از پرده برد و هنرمند پیکر تراش دستش را لمس کرد ، چشمانش را بست ، چیزی در درون احساس کرد و گفت : "این دست ، مال من" و حلقه ای را به نشانه عقد آن دختر به شرط توفیق در کار ، در دست آن دختر کرد.

پادشاه خود را به پشت پرده رساند و لرزه بر اندامش افتاد. "این چه کاری است که دخترش کرده بود؟" اما نگرانی از سرش افتاد ، زیرا تقریبا محال بود که با لمس دست زنی بتوان پیکر کامل او را بر سنگ تراشید.

شیرازی سه ماه تمام روز و شب در اتاقی پنهان از نظرها سخت به تلاش افتاد و پس از سه ماه از پادشاه و درباریان دعوت کرد تا از مجسمه دیدن کنند – و پادشاه آنچه را می دید نمی توانست باور کند. مو نمی زند! او ثابت کرد از پس چنین کاری بر می آمد. پادشاه کوچک ترین نقصی در آن مجسمه نیافت. او می خواست ایرادی پیدا کند تا دخترش را از ازدواج با مردی فقیر نجات دهد. اما اکنون چاره ای نبود. او قول داده بود.

پادشاه سخت پریشان شد و همسرش چنان مشوش گردید که به بستر بیماری افتاد. او که باردار بود ، از فرط ناراحتی بر سر زا رفت. نام او ممتاج محل بود.

و پادشاه که مستاصل مانده بود دخترش را چطور نجات دهد ، پیکر تراش را به نزد خود خواند و همه چیز را برایش شرح داد و گفت : "اشتباهی رخ داده است. و دخترم تقصیر داشت. حال و روز مرا ببین. همسرم از فرط غصه مرد ، چون نمی توانست زیر بار ازدواج دخترش با مردی فقیر برود. و هرچند قول داده ام ، ولی من نیز با این کار موافق نیستم."

پیکرتراش هنرمند گفت : "نیازی به این همه نگرانی نبود. باید به من می گفتید. من به دیار خود باز خواهم گشت. جای هیچ نگرانی نیست. من تقاضایی ندارم. به شهر خود شیراز باز می گردم. همه چیز را فراموش کنید!"

ولی پادشاه گفت : "این غیر ممکن است ، من نمی توانم فراموش کنم. به تو قول داده ام. قول! صبر کن. بگذار کمی فکر کنم."

نخست وزیر پیشنهاد کرد : "یک راه وجود دارد : همسر شما مرده است و این مرد هنرمند بی نظیری است – او این را ثابت کرده است. به او بگویید مدلی به یادگار از همسرتان بسازد. مقبره ای بسیار زیبا ، زیبا ترین مقبره ی دنیا. و این شرط را قرار دهید که اگر این مدل مورد تاییدتان بود ، آن وقت دخترتان را به عقد او در خواهید آورد. در غیر اینصورت مسئله تمام است."

موضوع با هنرمند پیکر تراش در میان گذاشته شد. او راغب بود و گفت : "قبول است."

و پادشاه با خود اندیشید : "و حالا من هیچ گاه تائید نخواهم کرد."

و شیرازی مدل های متعددی ساخت ، که یکی از دیگری زیبا تر بود. با این وجود ، پادشاه سماجت به خرج می داد و می گفت : "نه ، نشد."

نخست وزیر مستاصل گردید ، زیرا آن مدل ها هر کدام نظیر نداشتند و رد کردن آنها خالی از انصاف بود. او شایعه ای به این مضمون " که دختر پادشاه ، همان دختر انتخابی شیرازی ، سخت بیمار است" را به خصوص در اطرافیان پیکرتراش پخش کرد. هفته اول شایع شد که سخت بیمار است ، هفته دوم که حالش بسیار بد است و رو به احتضار می رود و هفته سوم ، که مرده است.وقتی این شایعه به گوش پیکرتراش رسید که دختر پادشاه مرده است ، هرچه داشت  به پای آخرین مدل ریخت. دخترک مرده بود و قلب پیکرتراش سخت شکسته بود. و این می رفت تا آخرین مدل باشد. او آن مدل را به نزد پادشاه برد و این بار پادشاه آن را تایید کرد ، چون با شایعه مرگ دختر دیگر ازدواجی در کار نبود.

آن مدل به صورت تاج محل در آمد ، مدلی که یک عارف صوفی آن را خلق کرده بود. او چگونه قادر بود فقط با یک بار لمس کردن دست دختری تمامی پیکر او را به تصویر بکشد؟ او در آن لحظه می بایست در فضایی کاملا متفاوت بوده باشد. وی در آن لحظه بی ذهنی و تعمق شدید ، با انرژی شخص ارتباط نموده و فقط با احساس کردن آن انرژی ، شکل کامل را خلق می کرد.

اکنون این پدیده با وجود عکسبرداری کیرلیان به شکل مستدل تری قابل درک است ، زیرا هر انرژی الگویی مخصوص به خود دارد. چهره تو تصادفا آنجا سر جایش نیست ، چهره تو آنجاست ، چون تو دارای یک قالب انرژیایی خاص هستی. چشم ها ، موها ، و رنگ و روی تو چنین یا چنان است ، چون تو از الگوی انرژیایی خاصی بر خورداری.

سالهاست که مراقبه گران بر روی الگو های انرژی کار کرده اند. همین که الگوی انرژی فردی را بشناسی ، در واقع به کل شخصیت او پی خواهی برد. ظاهر و باطن ، همه را می شناسی – چون این الگوی انرژی است که هر چیزی را می آفریند – و از گذشته ، حال و آینده او خبر داری. به محض دریافت الگوی انرژی ، کلید همه آن اتفاقاتی که پیش از این رخ داده و یا قرار است رخ دهد ، در دست توست.

این هنر عینی است. این مرد تاج محل را خلق کرد.

در شب بدر کامل که بنشینی و بر روی تاج محل تعمق کنی ، قلبت با عشقی تازه به تپش در خواهد آمد. هنوزهم تاج محل انرژی عشق را از خود ساطع می کند. ممتاج محل به دلیل عشق به دخترش از دنیا رفت ، شاه جهان به خاطر عشق مرارت ها کشید و شیرازی این مدل را به دلیل دردی جانسوز آفرید. او جراحتی سخت بر قلب خود احساس می کرد ، چون آینده را تاریک می دید. دختری که انتخاب کرده بود ، دیگر وجود نداشت. و به این ترتیب تاج محل از میان عشق و تعمقی خالصانه و عظیم پا به عرصه ظهور می گذارد. این بنا هنوز هم ارتعاشات را در خود دارد. این بنا یک بنای تاریخی معمولی نیست ، استثنایی است و درست مثل اهرام مصر ، و خیلی از شاهکار های دیگر دنیا ، به عنوان هنری عینی به دست کسانی خلق گردیده است که می دانستند چه می کنند ، کسانی که مراقبه گران بزرگی بودند. اوپانیشادها هم چنین اند ، سیوتراهای بودا و بیانات عیسی مسیح هم از این دست به شمار می روند...

منبع :کتاب خلاقیت اشو مترجم مرجان فرجی 

انتشارات فردوس 1380 ص 201/196

با تشکر از میعاد میرحسینی هنرجوی هنرستان خاورمنش 2 که زحمت  تایپ آن را کشیدن.

جزوه های درسی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات و ارتباطات IT


ضمن آرزوی موفقیت وسر بلندی تک تک دانشجویان عزیز ومحترم .

درس مهندسی اینترنت و محیطهای چند رسانه ای .


قابل  توجه دانشجویان عزیز بدون نگرانی وبا آرامش وتوکل به خداوند مهربان  به سوالات  امتحانی پاسخ  دهید.

بارم نمره 3نمره حضور دایم ومستمر در کلاس 7نمره امتحان کتبی 10نمره پروژه عملی آرزوی موفقیت تک تک عزیزان .

توجه1 : دانشجویان محترم کلیه موارد ی که در وبلاگ قرار دادم را دانلود و مطالعه نمایید .ازجمله جزوه ونمونه سوالات .

توجه2:  سوالات را به طور کامل جواب دهید .کلیه سوالات مواردی است که در کلاس به طور کامل مطرح شده است .

پروژه درس را روز امتحان بر روی سی دی تحویل دهید .


جزوه ها را از لینکهای زیر دانلود نمایید .(محیط Microsoft Word 2007)


محیطهای چند رسانه ای  


مهندسی اینتر نت فایل  1  


مهندسی اینتر نت فایل  2 


چنانچه موفق به دانلود فایل نشدید ، یا فایل دچار اشکال بود با  من تماس بگیرید.  



چگونه راه باز شد

داستان زیر ، درباره آنچه بی فکرانه انتخاب می کنیم ، بسیار آموزنده است .

    روزی گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد . گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پرفراز و نشیبی برای خود باز کرد . روز بعد سگی که از آنجا می گذشت ، از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت مدتی بعد گوسفند راهنمای گله ؛ آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آنجا عبور کنند. مدتی بعد ، انسانها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند ، به راست و به چپ می پیچیدند ، بالا می رفتند و پایین می آمدند ، شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند . اما هیچ کس سعی نکرد راه جدیدی باز کند .مدتی بعد آن کوره راه خیابانی شد . حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین ، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی را که می توانستند در سی دقیقه طی کنند سه ساعته بروند ،‌مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود .

سالها گذشت و آن خیابان ، جاده اصلی یک روستا شد ، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر . همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند ، مسیر بسیار بدی بود .

در همین حال ،جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسانها دوست دارند مانند کوران ، راهی را که قبلا باز شده ،‌طی کنند و هرگز از خود نپرسند آیا راه بهتری وجود دارد یانه.

 


 

قورباغه و آب داغ

قورباغه و آب داغ

مطالعات زیست شناختی نشان داده اند که اگر قورباغه ای را در ظرفی بیندازیم و آن ظرف را با آب محیط زندگی اش پر کنیم ؛‌و بعد آب را آرام  آرام گرم کنیم ؛ قورباغه سر جایش می ماند و هیچ واکنشی نسبت به افزایش تدریجی حرارت (‌تغییر محیط )‌نشان نمی دهد .تا اینکه آب به جوش می آید و قورباغه می میرد . شاد و پخته می شود .

از سوی دیگر ،‌اگر قورباغه ای را در ظرفی پر از آب جوش بیندازیم ،بی درنگ بیرون می پرد . سوخته ،‌اما زنده است !

گاهی ،‌ما هم مثل قورباغه آب پز می شویم . متوجه تغییرا ت نیستیم .فکر می کنیم همه چیز روبه راه است و یا شرایط نامطلوبی که درآنیم گذر است . به سوی مرگ می شتابیم ،‌اما همان طور آرام و بی تفاوت ، در آبی که مدام گرم تر می شود باقی می مانیم .

 سرانجام می میریم ، شادو پخته ، بی آنکه متوجه تغییرات اطراف مان شده باشیم . قورباغه های آب پز نمی فهمند که همراه با کارایی (‌درست انجام دادن کارها ) باید موثر باشند ( کارهای درست انجام دهند )‌. و به این منظور ،‌باید مدام رشد کنیم ،‌باید فضا را برای گفت و گو ، برای ارتباط با دیگران ،‌مشارکت و برنامه ریزی ، و رابطه ی صحیح باز کنیم . مبارزه ی بزرگ تر این است که بتوانیم به افکار دیگران احترام بگذاریم . قورباغه های آب پزی وجود دارند که فکر می کنند هنوز اطاعت مهم ترین عامل زندگی است ، و نه رقابت : 

به کسی که می توانیم دستور بدهیم واز کسی که قدرت دارد ، اطاعت کنیم . کجاست زندگی حقیقی ؟ بهتر است نیم سوخته از شرایطی بگریزیم ،‌اما زندگی کنیم و آماده ی واکنش باشیم .  

 


 

 

نمونه سوالات مبانی رایانه هنرستان حزب الله -1

برروی لینک مبانی رایانه -۲و مبانی رایانه -۳ کلیک نماییدو فایل مورد نظر را دانلود کنید.  

نمونه سوالات مبانی رایانه  ۱

مبانی رایانه ۲

مبانی رایانه ۳

ایوب یعقوبی گرجی ،مدرس نقاشی آبرنگ، مدرس نرم افزارهای گرافیکی

  بهترین چیزها دلی است که در وی هیچ بدی نباشد .

مرید من آنست که بر کنار دوزخ بایستد و هر که را خواهند به دوزخ برند دستش گیرد و به بهشت فرستد و خود بجای او به دوزخ رود.

 ابوالحسن خرقانی عارف آزاد اندیش ایرانی قرن ۴و۵هجری  

............................................................... 

هزار کاکلی شاد در چشمان توست 

هزار قناری خاموش درگلوی من

  عشق را ای کاش زبان سخن بود

آنکه می گوید دوست ات دارم

دل اندوهگین شبی ست

که مهتاب اش را می جویید

.ای کاش عشق را زبان سخن بود

شاملو

ایوب یعقوبی گرجی


 ایوب یعقوبی گرجی  

متولد۱۳۵۲ مدرس نرم افزارهای گرافیکی /طراح .

هنرآموز .

سابقه تدریس ۱۵سال در رشته های مختلف هنری درشهر تهران .

  کارشناس ارشدگرافیک دانشکده هنرومعماری.

مدرس دانشگاه.   

نرم افزارهایی که تجربه نمودم :

Adobe Photoshop . Adobe InDesign. EDIUS4. Adobe After Effects. Adobe Illustrator

. CorelDRAW Graphics . Flash  .Z Brush.Maya   . Dreamweaver . FREEHANDو... 

چندنمونه عکس که گرفتم :

 عکس 1

عکس 2

لینک عکسهای شوراب 

 مدتی است که  آبرنگ کار نکردم تمایل دارم دوباره شروع به کار کنم .

 چند نمونه که سالها پیش کار کردم . 

         

ایوب یعقوبی گرجی

 ایوب یعقوبی گرجی

    

آبرنگ ایوب یعقوبی

 به یاد دوست مهربان زنده یاد  علی نامور از تصویرگران به نام کشور  .

 

ادامه مطلب ...

میشل بووت

 

میشل بووت :طراح گرافیک (فرانسه )میشل باتری

متولد در سال ۱۹۵۵ در تونس فارغ التحصیل از   École Nationale Supérieure des Beaux-Arts  پاریس محل زندگی وکار او پاریس ،   

کار  برای نهادهای عمومی تئاتر ، اپرا ، موزه ها ، جشنواره ها ، شرکت های رقص ، ارکستر و...

 شرکت در biennales بین المللی ورشو ، Toyama ،  Lahtiژاپن  ، هلسینکی ، برنو ، فورت - کالینز ، مکزیک ، Chaumont ، Rzeszów ، صوفیه ، Ogaki ، زاگرب ، مسکو ، Hangzhou ، تایپه ، شیکاگو و هیئت مدیره باشگاه هنر ، جدید نیویورک و.....

 دعوت به عنوان عضو هیئت منصفه در بینال  پوستر بین المللی در مکزیک ، ورشو ، شنزن (یکی از شهرهای کشور جمهوری خلق چین)، برنو ، Chaumont ، Hangzhou ، تایپه ، شیکاگو ، Toyama ، بوگوتا ورک شاپ در فرانسه ، ایتالیا ، سوئد ، اسرائیل ، چین ، تایوان ، کامبوج ، مکزیک ، بولیوی ، پاراگوئه ، برزیل ، کانادا و استرالیا.

برگزار کننده نمایشگاههای متعدد در کشورهای فرانسه ، هلند ، آلمان ، رومانی ، یوگسلاوی ، لهستان ، اتریش ، پرتغال ، مکزیک ، اتحاد جماهیر شوروی ، اروگوئه ، شیلی ، فنلاند ، هند ، فیلیپین ، پرو ، کوبا ، یونان ، آفریقای جنوبی ، ایتالیا ، چکسلواکی ، آرژانتین ، مجارستان ، آلبانی ، اسپانیا ، ژاپن ، دانمارک ، ترکیه ، پاراگوئه ، چین ، Malte ، بولیوی ، کامبوج و اکوادور.

 جوایزبزرگ عبارتند از : جایزه بزرگ پوستر فرهنگی ، Bibliothèque Nationale ، پاریس.  جایزه اول دوسالانه بین المللی پوستر ، فورت - کالینز ، کلرادو ، آمریکا.  جایزه اول دوسالانه بین المللی پوستر تئاتر ، Rzeszów ، لهستان.  مدال نقره Triennal پوستر بین المللی در Toyama ، ژاپن.  ژان جایزه Lenica ، دوسالانه بین المللی پوستر ، ورشو ، لهستان.  Mucha آلفونس جایزه و مدال برنز در دوسالانه برنو.  محترم ذکر در ورشو ، Lahti ، فورت - کالینز ، مسکو و زاگرب.

 کارهای  منتشر شده او  در "Affiche" (هلند) ، "Etapes" (فرانسه) ، "Graphis" (سوئیس) ، "Graphis پوستر" (سوئیس) ، "ایده" (ژاپن) ، "مجله بین المللی تبلیغات" (چین "Linea Grafica" (ایتالیا) ، "Matiz" (مکزیک) ، "Novum" (آلمان) ، "Rockport / مجله تایم" (آمریکا) ، " (سوئیس) ، "باغ وحش"بزرگ  (بریتانیا ) ، « » (اسپانیا)...

 متصدی نمایشگاه طراحان گرافیک" در سراسر جهان سال 2000 ، "ساحل شرق /  ، طراحان گرافیک در ایالات متحده" 2002 ، "نوسانی لندن ، طراحی گرافیک و موسیقی امروز" 2004 ، "9 زنان در طراحی گرافیک" سال 2006 ، "ما به کتاب عشق می ورزیم !  تور جهانی "2008 ،" رویای آمریکایی / زنده در توکیو / مقصد Russie "2010 برگزار شده ، در وزارت اطلاعات لو رقیق Graphisme d' Echirolles ، فرانسه (2 کتابهای منتشر شده توسط زبان های لس Textuel ، پاریس) ،«  Livre د Poche 50 آینس »در مرکز پمپیدو ، پاریس ، 2003 و« در Peuples »موزه Musée د l' Homme در پاریس ، 2006.

 استاد ESAG / Penninghen ، École Supérieure هنر Graphiques ، پاریس.

 وی یکی از اعضای انجمن  بین المللی Graphique )AGI) از سال 1997 است.

آدرس سایت میشل بووت  http://www.michelbouvet.com/

ادوارد ودزورث

۱۹۴۹- ۱۹۸۹ ( ۱۳۲۸- ۱۲۶۸ ش) هنرمند انگلیسی:   ادوارد ودزورث

 در سال ۱۹۳۳ ودزورث پال نش و سایر هنرمندان انگلیسی که به هنر انتزاعی گرایش داشتند،

ادامه مطلب ...

واسیلی کاندینسکی

                             واسیلی کاندینسکی

واسیلی کاندینسکی ۱۹۴۴-۱۸۶۶ (۱۳۲۳-۱۲۴۶ش) کاندینسکی گرچه زاده روسیه است ، در هنگام نوشتن این سطور بیش از دو دهه بود که در مونیخ نقاشی می کرد – و مدت کوتاهی هم

ادامه مطلب ...

میلتون گلیزر

         

 میلتون گلیزر تولد۱۹۲۹درشهر نیویورک طراح گرافیک

یکی ازکارهای معروف او من نیویورک را دوست دارم پوستر bob Daylonلوگوی استفاده شده توسط کمیک دی سی از سال ۱۹۷۷تاسال۲۰۰۵وآرم آبجوسازی بروکلین وهمچنین تاسیس مجله نیویورک با  clayfelker  سردبیر مجله نیویورک ۱۹۶۸

 

ادامه مطلب ...

سائول باس

                سائول باس

               سائول باس

 (Saul Bass)  مه ۱۹۲۰ – ۲۵ آوریل ۱۹۹۶) از نخستین طراحانی است که همزمان در سه حوزه تیتراژ، نشانه و پوستر سینما فعال بوده و آثار فراوانی آفریده‌است. تاثیر باس در گرافیک سینمای جهان انکار ناپذیر است.

ادامه مطلب ...