ایوب یعقوبی گرجی ،مدرس نرم افزارهای گرافیکی،مدرس نقاشی آبرنگ

آموزش نرم افزار گرافیکی ،آموزش طراحی ، طراحی گرافیگ ، آموزش نقاشی آبرنگ

ایوب یعقوبی گرجی ،مدرس نرم افزارهای گرافیکی،مدرس نقاشی آبرنگ

آموزش نرم افزار گرافیکی ،آموزش طراحی ، طراحی گرافیگ ، آموزش نقاشی آبرنگ

واسیلی کاندینسکی

                             واسیلی کاندینسکی

واسیلی کاندینسکی ۱۹۴۴-۱۸۶۶ (۱۳۲۳-۱۲۴۶ش) کاندینسکی گرچه زاده روسیه است ، در هنگام نوشتن این سطور بیش از دو دهه بود که در مونیخ نقاشی می کرد – و مدت کوتاهی هم

در پاریس . در سال ۱۹۱۱ ، یک سال پس از انتشار کتابش ، او در شرف تکمیل اولین نقاشی انتزاعی خود بود و شاید به تعبیری ولین نقاشی انتزاعی که تا آن زمان کشیده شده بود . مطالبی که در اینجا آورده شده است به خوبی نشان میدهد که ذهن او در حال جهت گیری به این سو بود . درهمان سال ، کاندینسکی و فرانتس مارک گروه (( سوارکار آبی )) را تاسیس کردند و سپس نیز بیانیه ای به همان نام منتشر ساختند . در سال ۱۹۱۴ ، کاندینسکی به روسیه بازگشت . هنر حاصل از هماهنگی روحی مونیخ ۱۹۱۰۱- ترکیب بندی کل تصویر ۲-خلق اشکال گوناگون که با قرار گرفتن در ارتباط های متفاوت با یکدیگر ، ترکیب بندی کل اثر را تعیین می کنند . اشیا بسیاری را باید در پرتو کل اثر در نظر گرفت و باید به گونه ای چیده شوند و نظم یابند که برای این ((کل )) مناسب گردند . اشیا به تنهایی معنای چندانی ندارندو اهمیت شان تنها همان است که در تاثیر کلی اثر حس می شود . این اشیا منفرد تنها باید در یک مرحله خلق شوند ، چرا که نباید آنها را مواد اولیه ای دانست که در جهت ترکی بندی کلی اثر ، لاجرم باید مرتبا تغییر شکل بدهند . چنین است که تصور انتزاعی به کالبد هنر میخزد ، هر چند که این شیوه تصور و اندیشیدن تا همین دیروز هدف لعن و بی مهری آرمان های مادی صرف قرار داشت . این پیشروی تدریجی به سوی انتزاع کاملا طبیعی است ، چون به موازات اینکه شکل های ارگانیک در پس زمینه اثر نقش می بندند ، تصور انتزاعی هم برجسته تر شده و بر اثر غلبه بیش تری می کند . اما شکل ارگانیک همواره برای خود یک هماهنگی درونی دارد که یا می تواند مشابه برابر انتزاعی خود باشد ( و به این ترتیب ، ترکیب بندی ساده ای متشکل از دو عنصر به وجود می آید ) و یا کاملا متفاوت باشد ( که در این حالت ترکیب بندی لا جرم ناموزون خواهد شد ) . اهمیت شکل ارگانیک هر چقدر که ناچیز باشد ندای درونی آن همواره شنیده خواهد شد و دقیقا به همین دلیل ، انتخاب اشیا غیر انتزاعی ، انتخابی بسیار مهم است . سازگاری و هماهنگی روحی عنصر ارگانیک با عنصر انتزاعی جذابیت و کشش کاربرد عنصر انتزاعی را قوت می بخشد ( چه از طریق قیاس ) و یا ممکن است این جذابیت و اشتیاق را از بین می برد. یک ترکیب بندی لوزی شکل را مجسم کنید که از تعدادی فیگور انسانی ساخته شده است . هنرمند از خود می پرسد : آیا این شکل های انسانی برای ترکیب بندی مطلقا ضروری هستند یا باید با شکل های دیگری جایگزین شوند که در عین حال بر هماهنگی بنیادی اثر تاثیر نمی گذارند ؟ اگر پاسخ مثبت است ، با حالتی مواجه هستیم که جذبه پرداختن به عوامل مادی و غیر انتزاعی بلا واسطه جذبه انتزاع گری را تضعیف می کند .   

شکل انسانی یا باید با شی دیگری جایگزین شود که خواه از طریق مشابه سازی و خواه از طریق ایجاد تضاد ، جذبه انتزاع گری را تقویت خواهد کرد ، و یا باید به عنوان یک نماد غیر مادی خالص باقی بماند ... تاثراتی که از یک نقاشی دریافت می کنیم _ که اغلب هم به حالتی کاملا آشفته حضور دارند _ شامل سه رکن هستند : تاثر حاصل از رنگ شی شکل شی و رنگ و شکل ممزوج در یکدیگر ، یا به عبارتی تاثر حاصل از خود شی . در این مرحله است که فردیت هنرمند سربلند می کند و وارد عمل می شود و این سه رکن را مطابق با خواست هنرمند می آراید . بنابراین کاملا واضح است که شی ( یا به عبارت دیگر یکی از عناصر ایجاد کننده هماهنگی در شکل ) را باید بر اساس لرزشی که در روح بشر ایجاد می کند ، انتخاب کرد . شکل هر چه انتزاعی تر ، جذبه اش شفاف تر و بی واسطه تر . در هر ترکیب بندی ؛ وجه مادی کار ممکن است به تناسب میزان مادی بودن اشکالی که به کار رفته اند ، کم یا بیش حذف شود و به جای آنها انتزاع های محض جایگزین شوند و یا اشیایی که تا حد زیادی وجوه مادی شان محو شده اند ... پس آیا باید همه اشیا مادی را به کلی رها کنیم و منحصرا عالم انتزاع ها را نقاشی کنیم ؟ مسئله چگونگی ایجاد هماهنگی بین شوق پرداختن به شکل مادی از یک سو و شوق به کارگیری شکل های غیر مادی از سویی دیگر ، پاسخ این سوال را بر ما آشکار می سازد . هر واژه ای که بیان می شود ارزشی درونی را بر می انگیزد . به طریق مشابق هر شیئی هم که نمایانده می شود با ما چنین می کند . محروم کردن خود از این امکان به معنای محدود ساختن قدرت بیان شخصی است ؛ به عبارتی روشن تر ، یعنی همین وضع موجود . اما علاوه بر این پاسخ ، پاسخ دیگری نیز وجود دارد که هنر می تواند در مواجهه با هر پرسشی که با واژه "باید " شروع می شود ، به کار ببندد : در هنر هیچ "بایدی" وجود ندارد چرا که به پای هنر هیچ قید و بندی نبسته اند . در فاصله ربع قرنی که بین این نوشته و نوشته قبلی وجود دارد ، کاندینسکی به روسیه بازگشت (1914 ) ، استاد دانشگاه مسکو شد و دوباره به آلمان رفت ( 1921) ، در باوهاوس تدریس کرد و در سال 1934 به پاریس رفت تا در آنجا زندگی کند . در تمام این مدت او در حال تحول و تکمیل هنر انتزاعی و به نوعی عرفانی اش بود در نقل قول زیر فضای این نوع هنروی منعکس شده است . خط و ماهی از یک سو که می نگرم ، می بینم بین یک خط به اصطلاح (( انتزاعی )) و یک ماهی هیچ تفاوت اساسی وجود ندارد . چه بسا شباهتی اساسی وجود دارد .   

 

کاندینسکی 

یک خط تنها و یک ماهی هر دو موجودات زنده ای هستند که قوایی مختص به خود دارند ، گیریم که قوایی نهفته باشند . این قوا عبارتند از قدرت بیان ( اکسپرسیون ) این موجودات و قدرت تاثیرگذاری ( امپرسیون ) آنها بر انسان ها ، چرا که هر کدام "ظاهری " تاثیر گذار دارد که از طریق نحوه بیان ، خود را متجلی می سازد . اما صدای این قوای نهفته نحیف و محدود است . این محیط خط و ماهی است که معجزه به بار می آورد : قوای نهفته بیدار می شوند ؛ بیان پرفروغ می شود و تاثیر عمیق . در چنین حالتی به جای یک صدای ضعیف ، نوای کر به گوش شخص می رسد ؛ قوای نهفته ، زنده و پویا شده اند . محیط ، ترکیب بندی است . ترکیب بندی ، حاصل جمع منظم عملکردهای داخلی ( اکسپرسیونهای ) بخش های مختلف اثر است . اما اگر از وجهی دیگر به قضیه بنگریم ، تفاوتی اساسی بین یک خط و یک ماهی می بینیم و آن این استکه ماهی می تواند شنا کند ، بخورد و خورده شود . پس ماهی قابلیت هایی دارد که خط از آنها محروم است . این قابلیت های ماهی ، امکاناتی اضافی برای خود ماهی هستند و البته برای آشپزخانه ، اما نه برای نقاشی . بنابراین ، چون این قابلیت ها ضروری نیستند ، زیادی و بی فایده اند . به این دلیل استکه من خط را بیش تر از ماهی دوست دارم – دست کم در نقاشی ام . 

 تهیه وتنظیم :سامره چهارپاشلو 

 منبع : هنرمندان درباره هنر ، رابرت گلدواتر ، مارکو تریوز ترجمه : سیما ذوالفقاری نشر ساقی

نظرات 1 + ارسال نظر
ناشناس دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ب.ظ

بد نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد